ادریس بن مولانا حسامالدین علی بدلیسیبِدلیسی، ادریس، حکیم الدین ادریس بن مولانا حسام الدین علی بدلیسی، مورخ عثمانی و احتمالاً کردنژاد بود. فهرست مندرجات۱.۱ - نگارش تاریخ عثمانی ۱.۲ - سفر به مکه ۱.۳ - بازگشت به استانبول ۱.۴ - خدمت به عثمانی ۱.۵ - امارت کردها ۲ - وفات و محل دفن ۳ - کتب و آثار ۳.۱ - مدت نگارش تاریخ ۳.۲ - آخرین تاریخ ثبت شده در کتاب ۳.۳ - ترجمه تاریخ به ترکی ۳.۴ - رساله سلیم نامه ۳.۵ - آثار دیگر ۴ - فهرست منابع ۵ - پانویس ۶ - منبع ۱ - هجرت به سرزمین عثمانیدر دربار آق قوینلوها سمتِ «نشانجی» (مهردار سلطنتی، طغرانویس) یافت و در ۸۹۰ از جانب یعقوب بیگ به بایزید دوم (حک: ۸۸۶ ـ ۹۱۸) تهنیت نامهای نوشت که اعجاب و تحسین او را برانگیخت. چون قدرتِ شاه اسماعیل اول (حک: ۹۰۵ـ۹۳۰) را در فزونی دید، در ۹۰۷ به سرزمین عثمانی رفت. ۱.۱ - نگارش تاریخ عثمانیبایزید او را بگرمی پذیرفت و مأمورش کرد که تاریخ خاندان عثمانی را به فارسی بنویسد. اما از کتابش، به بهانه آنکه در حق ایرانیان، گذشت بیش از اندازه روا داشته بود، ایراد گرفتند و مبلغ معهود را به او نپرداختند. ۱.۲ - سفر به مکهآنگاه اجازه سفر حج خواست، اما با تقاضایش موافقت نشد تا پس از درگذشت صدراعظم، خادم علی پاشا (که ظاهراً بزرگترین دشمن او بود)، در ربیع الثانی ۹۱۷ از مکه نامهای به دربار عثمانی نوشت و تهدید کرد که اگر از او رفع ظلم نکنند، در دیباچه و خاتمه کتابِ تاریخش (که هنوز نوشته نشده بود) قدر ناشناسی آنان را آشکار خواهد کرد. ۱.۳ - بازگشت به استانبولسلطان سلیم اول (حک: ۹۱۸ـ۹۲۷) اندکی پس از جلوس برتخت سلطنت از او دعوت کرد که به استانبول باز گردد. بدلیسی کتاب تاریخش را که به پایان برده بود به او تقدیم کرد. ۱.۴ - خدمت به عثمانیدر نبرد چالدران (۹۲۰) در التزام سلطان سلیم بود و با استمالت از امرای سنّیِ کُرد و مجاب کردن آنان به هواخواهی و تبعیت از عثمانیان، به این خاندان خدمت بسیار کرد. ۱.۵ - امارت کردهااز فرمانی که سعدالدین [۱]
محمد بن حسن سعدالدین، تاج التواریخ، ج۲، ص۳۲۲.
بدان استشهاد کرده است برمی آید که به بدلیسی اختیار تام دادند تا به سرزمینهای کردنشین نظم و سامان بخشد.
در سفر مصر نیز همراه سلطان بود و گویا در آنجا با بدرفتاری عمّال عثمانی به ستیزه برخاست. ۲ - وفات و محل دفندر ذیحجه ۹۲۶، اندکی پس از مرگ سلطان سلیم، در استانبول درگذشت و در محله ایوب در کنار مسجدی که همسرش زینب خاتون بنا کرده بود به خاک سپرده شد. ۳ - کتب و آثارتاریخ بزرگ او، هشت بهشت، [۲]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، چاپ فلوگل.
[۳]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، چاپ فلوگل.
[۴]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، چاپ فلوگل.
درباره دوران حکومت هشت سلطان از عثمان تا بایزید دوم، به شیوه بسیار متصنعانه منشیان ایرانی و به گفته خودش به تقلید از سبک کتابهای تاریخ جوینی و وصّاف و معین الدین یزدی و شرف الدین یزدی نوشته شده است.
۳.۱ - مدت نگارش تاریخبا آنکه هم سعدالدین برای این تاریخ ارزش فراوان قایل بوده و اغلب به آن استناد کرده است [۵]
محمد بن حسن سعدالدین، تاج التواریخ، ج۱، ص۱۵۹.
و هم هامرـ پورگشتال، در روزگار آنان به چاپ و نشر نرسید.
این کتاب که نگارش آن در ۹۰۸ آغاز شده بود، پس از ۳۰ ماه به پایان رسید. ۳.۲ - آخرین تاریخ ثبت شده در کتابآخرین حادثه سیاسی که به تفصیل در آن شرح داده شده، رفع محاصره مِدِلْلی در ۹۰۷، و آخرین تاریخی که در آن آمده ۹۱۲ است. خاتمه طولانی این تاریخ که تمامی به شعر و در مکه سروده شده در وصف جنگ داخلی در پایان حکومت بایزید است و با «شکایتنامه» ای که در آن ادریس از تیره روزیهای خود سخن میگوید، پایان میگیرد. پسرش، ابوالفضل، بر تاریخ او ذیلی نوشته که شامل حوادث دوران سلطنت سلیم اول است. ۳.۳ - ترجمه تاریخ به ترکیدر ۱۱۴۶ شخصی به نام عبدالباقی سعدی، به فرمان سلطان محمود اول (حک: ۱۱۴۳ـ ۱۱۶۸) هشت بهشت را به ترکی ترجمه کرد که چندان شایسته اعتماد نیست. تاریخ کمال پاشازاده، که بعضی آن را ترجمه هشت بهشت شمردهاند، به مثابه «نظیره» این اثر ولی کتابی جداگانه و مستقل است. ۳.۴ - رساله سلیم نامهبدلیسی، سلیم نامهای هم به نثر و نظم پرداخت که با مرگ او ناتمام ماند و بعدها ابوالفضل آن را منتشر کرد. ۳.۵ - آثار دیگربدلیسی شاعر و خطّاط نیز بود [۶]
مستقیم زاده، تحفه الخطاطین، ج۱، ص۱۱۰، استانبول ۱۹۲۸.
و در موضوعات مختلف رسالههایی نوشت، از جمله: الاباء عن مواقع الوباء [۷]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، چاپ فلوگل.
[۸]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، چاپ فلوگل.
دو ترجمه فارسی از چهل حدیث [۹]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، چاپ فلوگل.
؛ شرحی بر فصوص الحکم [۱۰]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، چاپ فلوگل.
شرحی بر گلشن راز شبستری [۱۱]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، چاپ فلوگل.
شرحی با عنوان حق المبین بر حق الیقین شبستری؛ شرحی بر خمریه ابن فارض؛ رساله فی النفس؛ حاشیهای بر تفسیر بیضاوی؛ ترجمه فارسی حیوة الحیوان دمیری. (طاهربک به نسخهای به خط خودِ او اشاره کرده است) [۱۲]
بروسه لی محمد طاهربک، عثمانلی مؤلفلری، ج۳، ص۸، استانبول ۱۳۳۳ـ۱۳۴۲.
طاهربک [۱۳]
بروسه لی محمد طاهربک، عثمانلی مؤلفلری، ج۳، ص۶ـ ۸، استانبول ۱۳۳۳ـ۱۳۴۲.
همچنین از پنج اثر دیگر او نام میبرد که به احتمال قریب به یقین شخصاً آنها را دیده است.
۴ - فهرست منابع(۱) شرف الدین بن شمس الدین بدلیسی، شرفنامه، چاپ ولیامینوف ـ زرنوف، پطرزبورگ ۱۸۶۰. (۲) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، چاپ فلوگل. (۳) محمد بن حسن سعدالدین، تاج التواریخ. (۴) بروسه لی محمد طاهربک، عثمانلی مؤلفلری، استانبول ۱۳۳۳ـ۱۳۴۲. (۵) مستقیم زاده، تحفه الخطاطین، استانبول ۱۹۲۸. ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بدلیسی»، شماره۷۸۴. |